English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (7006 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
single stepping U پیمودن تک
single stepping U دقت یگانه پیمودن یگانه
single stepping U در یک مرحله انجام دادن یا شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stepping U با گام پیمودن پله
stepping U گام برداشتن
stepping U مرحله پایه
stepping U رتبه
stepping U مرحله رتبه
stepping U پاشنه کفش
stepping U کف پله
stepping U سر سطر
stepping U جزء واکنش
stepping U اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است
stepping U واحد مجزا
stepping U حرکت یک واحد به جلو یا عقب
stepping U قراردادن دکل درحفره مخصوص شیب تند دامنه
stepping U قدم رو
stepping U گام
stepping U مرحله
stepping U پله
stepping U قدم
stepping U صدای پا
stepping U رکاب
stepping U پلکان
stepping U قدم زدن
stepping U قدم برداشتن
stepping U رتبه درجه
impluse stepping U انتخاب شماره
stair stepping U روشی که در نمایشهای تصویری برای نمایش خط رسم شده در زاویهای به غیر از 54 درجه افقی یاعمودی بکار می رود
stepping switch U گزینه پلهای
stepping off place U نقطه یامحل عزیمت
stepping motor U موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
stepping stone U سنگ زیر پا
stepping stones U جاپا
goose-stepping U قدم اهسته
stepping stone U جاپا
stepping stones U سنگ زیر پا
goose-stepping U رژه بابدن راست وبدون خم کردن زانوچنانکه درپیاده ن
every single day <adv.> U همه روز
every single day <adv.> U روزانه
every single day <adv.> U هر روز
every single day <adv.> U روزبروز
single last U دوخت لب به لب
is he still single? U ایا هنوز تک است
is he still single? U ایا هنوزعزب یا مجرد است
single U یک نفره
single zero U صفرمنفرد
every single day <adv.> U روز به روز
single a U زنای مردزن داریازن شوهر یازن شوهرداربامردبیزن
single value U ارزش منحصر بفرد
single up U یک لا کردن طنابها
every single day <adv.> U بطور یومیه
every single day <adv.> U بطور روزانه
single U عزب
single U قایق یک نفره
single U ضربهای بایک امتیاز با تعویض محل دوتوپزن
single U مسابقه یکنفره
single U تنها یک نفری
single U مجرد
single U جدا کردن برگزیدن
single U انتخاب کردن
single U تنها
single U انفرادی
single U ازدواج نکرده
single U استفاده از اعدادی که در یک کلمه ذخیره میشوند
single U ریبون چاپگر که فقط یک بار قابل استفاده است
single U واحد
single U منفرد
single U فقط یک
single U تک
single U فرد
single skinned U یک پوسته
single shot U اسلحه تک تیر
single shot U تک گلولهای تک تیر
single shot U گلوله منفرد
single skinned U یک جداره
single tax U مالیات بر درامد انفرادی
single tax U مالیات انفرادی
single sling U باربردار یک بندی
single space U در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
single stage U یک طبقهای
single step U تک مرحلهای
single stage U یک طبقه
single space U تک فاصله تو هم
single shot U یکبارهای
single perforated U باروت یک سوراخه
single name paper U سفته دارای یک امضاء
single minimum U تک کمینه
single load U بار تک
single line U مدار یک خطه مخابراتی درخواست مستقیم یا یک طرفه
single life U تجرد
single life U انفرادی
single life U زندگی مجردی
single lane U شاهراه یک طرفه
single phase U برق یک فاز
single phase U تک فازه
single pneumonia U اماس یک شش
single reduction U تقلیل سرعت تکی
single purpose U تک منظوره
single precision U دقت یگانه
single precision U دقت تک
single precision U دقت واحد
single precision U با دقت معمولی
single precision U تک دقتی
single pole U چوبدستی تکی اسکی
single pole U تک قطب
single lane U شاهراه یک خطه
single tax U مالیات واحد
single line U ردیف مجزا
single line U ردیف تکی
single yarn U نخ یک لا [این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.]
single sign-on U ورود یگانه به سیستم [رایانه شناسی]
single flight U پرواز رفت
with single cream U با کرم یا خامه کم
single line U خط تنها
single line U خط مجزا
single-digit <adj.> U تک رقمی
single-digit <adj.> U یک رقمی
single-use tableware U ظروف یک بار مصرف
to be single-minded <idiom> U مصمم بودن [اصطلاح]
a single room U یک اتاق یک نفره
single-decker U اتوبوسیکطبقه
single valued U تک ارزشی
single valued U تک ارز
single user U تک کاربری
single unit U یکان مستقل
single unit U یکان منفرد
single transposition U نوعی تبدیل به رمز که فقط ازیک نوع کلید رمز استفاده میشود
single track U فاقد وسعت معنوی فاقد درک عقلانی
single throw U یک لنگی
single valued U تک مقدار
single way switch U کلید یکراهه
single sex U مدرسهباشگاهویاارگانغیرمختلط
single parent U بچهایکهفقطیاپدرویامادرداشتهباشد
single cream U خامهپرچرب
single twist U تکدورانی
single seat U صندلییکنفره
single scull U پارویتکنفره
single reed U نیتکی
single whip U قرقره قلاب تک قرقرهای
single track U تک راهه
single interlocking U یک پیچه
single bond U پیوند یگانه
single density U چگالی تک
single ended U یکطرفه
single ended U یکسو
single action U یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
single entry U حسابداری فردی
single entry U حسابداری ساده
single envelopment U احاطه یک طرفه
single breasted U دارای دکمه در یک طرف کت کت دو یا سه دکمه
single file U صف نظامی که یکی یکی پشت سرهم باشند
single file U یک ردیف ستون
single file U ستون یک
single file U به ستون یک حرکت کنید
single file U به ستون یک
single flow U راه یک طرفه
single density U با تراکم واحد
single address U بایک نشانی
single address با یک آدرس
single bond U پیوند ساده
single blessedness U بی زنی یا انفراد
single combat U جنگ تن بتن
single base U تک مادهای
single base U باروت یک حبهای
single combat U اثبات حقانیت بوسیله نبرد تن به تن battle of wager
single barreled U یک لول
single conductor U سیم تک رشتهای
single conductor U هادی تک رشتهای
single core U کابل یک رشتهای
single core U هادی تک رشتهای
single address U با یک نشانی
single crystal U تک بلور
single foot U تک روی
single-breasted U دارای دکمه در یک طرف کت کت دو یا سه دکمه
single footer U تک رو
single minded U بااراده
single handed U تنها
single minded U مصمم
single handed U یکدستی
single haneded U یک تنه
single minded U بی تزویر
single minded U امین
single haneded U دست تنها
single haneded U تنهایی
single hearted U امین
single hearted U وفادار
single hearted U بی ریا
single-handed U یک دستی
single hearted U یکدل
single ignition U احتراق تک برقی
single-handed U تنها
single-minded U امین
single-minded U بی تزویر
single flow U جاده یک مسیره
single acting U یکطرفه
single foot U تکاور تک رو بودن
god is single U خدا یکتایا واحد است
single-minded U بااراده
single-minded U مصمم
single foot U اسب تک رو
single variable function U تابع یک متغیره
single curtain rail U ریلپردهتکی
Recent search history Forum search
1لنگه کفش
2single gas
2single gas
2ظروف یکبار مصرف بصورت عامیانه به انگلیسی چی میشه
2صفات ملکی را توضیح دهید.
0single course
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com